سه‌شنبه، آبان ۱۰، ۱۳۹۰

درخواست "پذیرش فوری ساکنان اشرف توسط کشورهای اتحادیه اروپا" ، یک راه حل عملی و جدی.عاطفه اقبال

 

درخواست "پذیرش فوری ساکنان اشرف توسط کشورهای اتحادیه اروپا" ، یک راه حل عملی و جدی

نیروهای آمریکایی  تا دو ماه دیگر از عراق خارج می شوند. با بیرون رفتن نیروهای آمریکایی از عراق، رژیم دست بازتری در عراقخواهد داشت. عراق به مجاهدین تا آخر سال 2011 مهلت داده است که از این کشور خارج شوند. یعنی دو ماه بیشتر به تمامی این تغییر و تحولات باقی نمانده است. سازمان ملل چندی پیش اعلام کرده است که بچه های مستقر در کمپ اشرف را بعنوان پناهجو میشناسد و قرار بوده با تک تک این بچه ها بصورت فردی مصاحبه کند برای پناهندگی و انتقالشان به کشور ثالث. مجاهدین بعد از مدتها مقاومت در برابر خروج از اشرف و مصاحبه تک به تک افراد، تمامی این موارد را بالاخره پذیرفته. و از خط قرمزی که دور  بحث "خروج بچه های ساکن کمپ اشرف از عراق" کشیده بودند کوتاه آمده اند. و این قدم بسیار مثبتی است ولی در جهت نجات جان بچه های اشرف کافی نیست. از زمانی که سازمان ملل قرار شده با این بچه ها مصاحبه کند تا به امروز، شرایط بشدت در حال تحول است چه در کشورهایی که بهار ساختگی شان - البته با کمک ارتش های آزادیبخش!! فرمایشی و دست نشانده - به خزان زود رس  رسیده  و به حیطه اسلامگرایان در می آید و چه در بحران های مالی دنیای غرب و چه در داخل عراق. ..

جان بچه های اشرف اگر تا مهلت داده شده از عراق بیرون نیایند در خطر بسیار جدی قرار دارد. برای بیرون آمدن از این بن بست چه باید کرد؟ میدانیم که  پتسیون ها و گروه درست کردنها و تحصن های محدود، تاثیری جدی در این روند نداشته و نخواهد داشت. به عنوان یک کار عملی چه باید کرد؟


به عنوان یک راه حل عملی و جدی، آیا نباید درخواست " پذیرش فوری و اورژانس بچه های اشرف توسط کشورهای اتحادیه اروپا" - که در آن مجاهدین دیگر در لیست تروریستی نیستند- را در صدر خواسته های خود در این دو ماه قرار داد و همه سازمانهای حقوق بشری و دیگران را حول این خواسته بسیج کرد؟

آیا نباید از خانواده ها خواست که تک به تک به سراغ نهادهای بین المللی و روزنامه ها رفته و  وضعیت فرزندان خود در کمپ اشرف را بعنوان "خانواده" و نه "سازمان" پیگیری کنند و به این ترتیب فشار افکار عمومی را در این رابطه بالا ببرند. 

آیا نباید افکار عمومی را بطور تیز حول این مسئله یعنی " بیرون آوردن بچه های ساکن اشرف از عراق "  شکل داد؟
و از طرفی آیا نباید افکار عمومی را در جریان پیشرفت کار قرار داد؟ سئوالات بسیاری مطرح است: مصاحبه تک به تک این بچه ها توسط سازمان ملل تا به کجا پیش رفته است و در چه شرایطی؟  آیا کشورهایی خواهان پذیرش این بچه ها شده اند یا نه؟  آیا  در این مدت تعدادی از بچه های اشرف یا بیمارانش موفق به خارج شدن از عراق شده اند یا نه؟ اینها سئوالاتی است که  برای بسیج افکار عمومی پاسخ خود را می طلبد.

زمان بسیار کمی مانده است. اگر  مسئله ی زنده ماندن و نجات تک تک این بچه ها مسئله ی اصلی و نه فرعی است باید روی این مسئله بسیج شد و تمام خواسته های دیگر را تحت الشعاع این خواسته ی اصلی قرار داد. وگرنه در انتهای سال 2011 و در حالیکه کریسمس و جشن سال جدید 2012 همه جا را فرا گرفته و اکثر ادارات و افراد در تعطیلی بسر می برند بروال همیشگی باز باید شاهد جسدهای خون آلود جوانان پاکبازمان در بیابانهای خشک عراق باشیم !

عاطفه اقبال 
 چهارشنبه 4 آبان برابر با 26 اکتبر 2011 ساعت 12 نیمه شب   

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام بر شما و با تشکر از مقاله تان که حاوی حس مسئولیت انسانی شمااست. اما جهت اطلاع خوانندگان، من به تازگی از اشرف خارج شدم و در نشست های ماه رمضان ، مسعود رجوی مجددا تاکید کرد که کمیساریا برای من جهت خرید وقت است و مبادا "هوایی" شوید و فکر کنید که برای فرستادن شماها به اروپا است! بعد هم اضافه کرد مرز سرخ حفظ اشرف است و اینبار با شعار "می کشم ، می کشم هر که برادرم کشت " به عراقیها پاسخ بدهید و دست شما در خلع سلاح آنها و ... باز است.
در ضمن سازمان و مشخصا مریم و مسعود رجوی به کمیساریا اجازه انجام مصاحبه های انفرادی و خصوصی در خارج از اشرف را نداده اند و یک فرصت حیاتی تا کنون از دست رفته است. این دو شرط اصلی کمیساریا است.
واقعیت این است که رهبران فرقه از آزاد شدن اشرفی ها از تمامی قید و زنجیرهایی که سالیان این تشکیلات سرکوبگر بر آنها تنیده ، می ترسند. رجوی در همین ماه رمضان در نشست مسئولین گفت اگر به جای 47 شهید، 470 یا 1000 شهید هم بدهیم ، من و مریم میگوییم ارزشش را دارد.
پس برای آزادی اشرفی ها از کشتار آتی باید همه فشارها را متوجه رجوی کرد. واقعیت این است که دوران دجالگیری و شیادی رجوی ها به روزهای پایانی خود نزدیک میشود و اپوزیسیون جمهوری اسلامی باید موضعی قاطع در برابر این شیادان اتخاذ کند. همان رجوی ها که در عین حال بیشترین کمک را به رژیم جمهوری اسلامی در سرکوب داخلی کرده اند و در باطن و جوهره شکلی دیگر از بنیادگرایی مذهبی را ترویج میکنند.

با سپاس