دکتر زری اصفهانی. شاعر . نویسنده و فعال سیاسی دو یاداشت نوشته است که در یاداشت دوم منجمله خطابش به من ویاداشتک شصت و یکم من بوده است. من عجالتا سخنی ندارم ولی چون معتقدم همه باید حرفشان را بزنند نوشته ایشان را در سایت دریچه درج میکنم. اسماعیل وفا یغمایی
کلامی از سر رنج و خشم 1- دکترزری اصفهانی
برای همه آنهایی که وقتی جنازه های مجاهدین برخاک می افتد و تازیانه های دشمن بدن های رنجورشان را آش ولاش میکند منبرهایشان را آپ دیت میکنند . و نیش های زهرآلودشان را چون عقرب های جرار بر قلب های پر غم یاران آنها فرو میکنند . برای آنها که خود صحنه را خالی کرده اند و چشم دیدن دیگرانی که هنوز هم با حنجره خونینشان فریاد میکشند ندارند . برای آنها که درکنار بسترهای بویناک آرامش شان و پشت اسباب بازیهای کامپیوتر یشان نشسته اند و با کلمات زهرآگین شان نمک برزخمهای دلاوران می پاشند . برای انها که دیگر حوصله جنگیدن ندارند و از دیدن رزم و جنگ دیگران آزرده میشوند . برای آنهایی که با جیغهای بنفش مشمئز کننده شان به جای قاتلین ؛ مقتولین و مجروحین و مظلومین را هدف قرار داده اند . برای آنها که دیگر حتی شرم ندارند که برسرو روی یاران وهمسنگران دیروزشان با کلماتی زشت ، ناجوانمردانه و نالوطیانه لجن بپاشند . برای دوستان دیروز و ابلهان فرو مایه نمک به حرام امروز
لاطائلات
درمرغزار لاطایلات می چرند
گاو های فربه
با چشم های قی کرده
کلمات شیطان را می بلعند
و بلاهتی لزج از دهانشان می چکد
برزمینی آلوده سم می کوبند
درپیشگاه قصابان زانو میزنند
و درنشخوار بی انتهای عفونت بخواب میروند
------------
نوشته ای از سر خشم و درد -2 -زری اصفهانی
برای آنهاییکه به اسم روشنفکر و نویسنده و شاعر و چه و چه و چه داد دموکراسی سرداده اند که چرا درکشورهای غربی و درکانون های دموکراسی نمیشود راحت و بی دغدغه به مجاهدین خلق فحش داد و بد و بیراه گفت و چرا اگر اینکاررا بکنند مورد اعتراض قرار میگیرند . برای آنهایی که کمپین هایشان را درجهت خواسته های سیاسی خودشان که یعنی بسته شدن سازمان مجاهدین خلق و پراکنده شدن افراد و نابودی تشکیلات آنهاست درست کرده اند و اسمش را هم گذاشته اند کمپین نجات ساکنان لیبرتی که مورد معامله این و ان قرار میگیرند و البته اینها که خیلی روشنفکر و خوب و خوشگل و عالی هم هستند اساسا کاری به اعتقادات سیاسی انها هم ندارند و فقط میخواهند محض رضای خدا و از سر دلسوزی مفرط برای حقوق بشر و برای این یتیمان و بی کسان و اسرای دست مسئولین وبالاترهای خودشان کاری بکنند . نخیر آقایان نویسنده و شاعر و حاج خانم های تر گل و ورگل و تیتیش مامانی . دردموکراسی های غربی به دولت های درقدرت حمله میکنند و انتقاد میکنند و اگر هم نابودشان کنند کسی کاری ندارد و مهم نیست و کسی نگران نیست . زیر ا که این دولت ها و رئیس جمهورها که مورد انتقاد قرار میگیرند یک گروه اپوزیسیون که سی سال جنگیده است و رنج برده است و کشته داده است و درراه هدفش تا این نقطه ایستادگی کرده است نیستند . زیرا ان دولت ها و حزب ها یک رئییس جمهور هم که خراب بشود و برود دنبال کارش یکی دیگر دارند به جایش بگذارند نه مثل مردم فلک زده ایران که هیچ چیزی دیگر ندارند و هیچ کسی هم ندارند که برایشان بجنگد به جز تعدادی انگشت شما ر گروه ها ی اپوزیسیون و تنها یک تشکیلات بزرگ و منظم و با اعتبار جهانی که پشتوانه حرکت و جنبش شان هست و باید باشد و نباید از دست برود . اگر این را درک نمیکنید شعور سیاسی تان بشدت پائین است و بشدت نادان و احمق هستید . ای کمپین سازانی که نوشته اید ما با اندیشه سیاسی کسی کار ی نداریم که اتفاقا هم کار دارید و میخواهید سر به تن این اندیشه سیاسی نباشد زیرا که کر دسته جمعی که همیشه همه تان با هم خوانده اید از مصرع اولش مرگ بر ان تشکیلات و مرگ بر رهبری آن تشکیلات و مرگ بر مبارزه را بخوبی همه دریافته اند و اصلا نیاز به پوشاندنش را هم ندارید که اظهر من الشمس است . کسی که نداند که یک مبارز که بیش از سی سال جنگیده است چیزی به غیر از اندیشه سیاسی اش دیگر ندارد و اساسا همه وجودش بدل به یک اندیشه سیاسی شده است . مسلما نمی فهمد که اگر مبارزی از اندیشه سیاسی خودش و ظرف سیاسی خودش جدا شود دیگر وجود خارجی نمیتواند داشته باشد و میشود یک انسان بیچاره ای که دردنیا یی غریب آواره است و دیگر تمام آثار جراحت های روی بدنش از یک نبرد بی امان سی ساله هم ارزشی ندارند و جایی حساب نمیشوند همانطور که وقتی لیوان آبی را برزمین بریزید قطر ه ها هرکدام به گوشه ای پخش میشوند و بخار میشوند و محو میشوند. ای کسانی که دادو بیدادتان درآمده است که چرا دیگران شما را شماتت میکنند که معرکه گیری هایتان همه درجهت منافع جمهوری اسلامی و خواست جمهوری اسلامی است و به همین دلیل هم در سایت ها و خبرگزاریهای جمهوری اسلامی برایتان دنبک و دستک میزنند و رقص عربی میکنند دلیل این شماتت ها و اعتراض ها این است که شما دارید به اسم نجات افراد ،زیرآب تشکیلات و اعتقادات و مقدسات آنها را میزنید . دارید انها را تحقیر میکنند، دارید بصورت های زخمی و مجروح و رنجورشان لجن می پاشید با این عبارت که نمیخواهیم مورد معامله این و آن قرار بگیرند تبدیلشان کرده اید به بچه های عقب مانده و یا یتیم که از خودشان هیچ اعتقادی و هیچ قدرت و شخصیت انسانی که بدانند چه خوب است و چه بد است ندارند و نشسته اند تا کمپین سازانی که هیچ جایی پیدایشان نیست و سال به سال درصفحات اینترنتی شان چیزی پیدا نمیشود به جز چند ترانه و عکس و جک یک مرتبه وقتی جنازه ها به زمین می افتد و پیکرهای له شده و خون آلود درزیر آوار ظلم جمهوری اسلامی تکه پاره میشود و دلاورانی درخون خود غرقه میشوند و میرود که این ظلم آشکار و این جنایت و بیداد بی نهایت تلخ و وحشی و گستاخ دامن ننگین جمهوری اسلامی و عراق و آمریکا و سازمان ملل را بگیرد و همه کانال های تلویزیونی جهان فیلم هایش را نشان میدهند و همه دولت ها آنرا محکوم میکند و همه جهان بصورت های جنایتکاران تف می اندازند یک مرتبه این کمپین سازان دلسوخته مثل جن از چراغ جادوی علاءالدین فیس بوک و دیگر سایت ها سربرمی آورند و درکنار انواع فحش ها و دری وریهاو طعنه ها ونیش ها و تحقیر ها ی نوچه هایشان فرشته نجات همه خلق جهان را برشانه هایشان بگذارند وحلوا حلوا یش کنند که میخواهند مجاهدین را از لیبرتی نجات دهند و کاری با عقاید سیاسی شان هم ندارند !!! ای عجب چرا کاری ندارید. جان عمه تان حتما کار داشته باشید . مگر میشود که کاری نداشته باشید در دموکراسی غربی همه به همه چیز و همه کس کاردارند و رئیس جمهورها را هم مسخره میکنند شما چرا نکنید ؟؟؟.و البته درکنارش هم تهدید پشت تهدید که اگر کسی اعتراض کند ما هم حرف زیاد داریم که میزنیم . و چنین میکنیم و چنان میکنیم .
و ای عجب که وقتی هم آثار و تبعات خرابکاری خود را درسایت ها و خبرگزاریهای جمهوری اسلامی می بینند بازهم به روی مبارک و ریش وسبیل مبارک نمی آورند و همچنان براسب پررویی و خود بینی خود می تازند . در هرحال اگر می پرسید که چرا نمیتوانید لجن به سر و روی یک عده رزمنده که سی سال جنگیده اند و دلاوری کرده اند و درده ها عملیات ضد جمهوری اسلامی شرکت داشته اند و بر هرعضو بدنشان آثار زخم های زندان ها و شکنجه گاه های گاها دو نظام و عملیات ها و جنگ ها نظامی بر جا مانده است و هنوز هم با رشادت تمام برسر اعتقادات خود ایستاده اند و با دست خالی و تنها با خون شان و جسدشان دارند همچنان می جنگند باید بگویم زیرا که اینها دولت درقدرت نیستند زیرا که رئیس جمهور آمریکا نیستند که از میان دنیای خوشی و لذت و قدرت و مقام درامده باشد و حالا که رئیس جمهور شده است هم همان ثروتمند قبلی است و میشود هرلیچاری را بارش کرد و مساله ای هم نیست زیرا وقتی برود یکی دیگر مثل اش هست . نخیر نمیتوانید برسر وروی ر زمندگان آزادی در لیبرتی یا هرجای دیگری لجن بپاشید و زبان وقلم زهرآگین آلوده خیانت بارتان را که دیگر کمترین اثری از خلق و انقلاب و مردم و مبارزه و جوانمردی و حداقل لوطیگری روستایی هم درآن نیست در خدمت جمهوری اسلامی و برعلیه آنها بکار بگیرید . زیرا که آنها دراپوزیسیون هستند و نه درقدرت . زیر ا که آنها چریک اند و نه رئیس جمهور زیر که آنها سمبل های رنج و مقاومت مرد م ایران اند نه عضو دولت و برسر مال و منال وقدرت . زیر ا که آنها خواهران وبرادران و همسنگران ما هستند و بوده اند و دوستان ما بوده اند و هستند . زیرا که ما سالها بر سر مزارهایشان گریسته ایم و اجساد آغشته به خونشان را بدرقه کرده ایم . زیرا که حتی بادیه نشیننان هم این را می فهمند که وقتی برسر سفره کسی نشستند و نان و نمک خوردند به او تعرض نمی کنند به او بی احترامی نمی کنند . اورا به دشمن نمی فروشند . از او حمایت میکنند .و وقتی هم دشمن به چادرشان حمله کند جان خودشان را هم فدای مهمانشان میکنند . لجن پاشیدن بر سر وروی مجاهدین خلق به هراسمی با هرقلمی و بهرشکلی چه شاعر باشید چه نویسنده باشید چه خانم خانه دار باشید چه رئیس جمهور بورکینا پاسا باشید جواب دارد و اعتراض دارد و کسی دیگر تحمل این هرزه گویی ها را بخصوص وقتی جنازه های انسان های بی دفاع جلوی چشم های اشکبار خونین و تکه تکه شده ریخته اند ندارد . اگر شیر فهم نشدید که چرا اعتراض وفریاد همه برعلیه شما ها بلند است بگوئید تا بازهم بنویسم
برای همه آنهایی که وقتی جنازه های مجاهدین برخاک می افتد و تازیانه های دشمن بدن های رنجورشان را آش ولاش میکند منبرهایشان را آپ دیت میکنند . و نیش های زهرآلودشان را چون عقرب های جرار بر قلب های پر غم یاران آنها فرو میکنند . برای آنها که خود صحنه را خالی کرده اند و چشم دیدن دیگرانی که هنوز هم با حنجره خونینشان فریاد میکشند ندارند . برای آنها که درکنار بسترهای بویناک آرامش شان و پشت اسباب بازیهای کامپیوتر یشان نشسته اند و با کلمات زهرآگین شان نمک برزخمهای دلاوران می پاشند . برای انها که دیگر حوصله جنگیدن ندارند و از دیدن رزم و جنگ دیگران آزرده میشوند . برای آنهایی که با جیغهای بنفش مشمئز کننده شان به جای قاتلین ؛ مقتولین و مجروحین و مظلومین را هدف قرار داده اند . برای آنها که دیگر حتی شرم ندارند که برسرو روی یاران وهمسنگران دیروزشان با کلماتی زشت ، ناجوانمردانه و نالوطیانه لجن بپاشند . برای دوستان دیروز و ابلهان فرو مایه نمک به حرام امروز
لاطائلات
درمرغزار لاطایلات می چرند
گاو های فربه
با چشم های قی کرده
کلمات شیطان را می بلعند
و بلاهتی لزج از دهانشان می چکد
برزمینی آلوده سم می کوبند
درپیشگاه قصابان زانو میزنند
و درنشخوار بی انتهای عفونت بخواب میروند
------------
نوشته ای از سر خشم و درد -2 -زری اصفهانی
برای آنهاییکه به اسم روشنفکر و نویسنده و شاعر و چه و چه و چه داد دموکراسی سرداده اند که چرا درکشورهای غربی و درکانون های دموکراسی نمیشود راحت و بی دغدغه به مجاهدین خلق فحش داد و بد و بیراه گفت و چرا اگر اینکاررا بکنند مورد اعتراض قرار میگیرند . برای آنهایی که کمپین هایشان را درجهت خواسته های سیاسی خودشان که یعنی بسته شدن سازمان مجاهدین خلق و پراکنده شدن افراد و نابودی تشکیلات آنهاست درست کرده اند و اسمش را هم گذاشته اند کمپین نجات ساکنان لیبرتی که مورد معامله این و ان قرار میگیرند و البته اینها که خیلی روشنفکر و خوب و خوشگل و عالی هم هستند اساسا کاری به اعتقادات سیاسی انها هم ندارند و فقط میخواهند محض رضای خدا و از سر دلسوزی مفرط برای حقوق بشر و برای این یتیمان و بی کسان و اسرای دست مسئولین وبالاترهای خودشان کاری بکنند . نخیر آقایان نویسنده و شاعر و حاج خانم های تر گل و ورگل و تیتیش مامانی . دردموکراسی های غربی به دولت های درقدرت حمله میکنند و انتقاد میکنند و اگر هم نابودشان کنند کسی کاری ندارد و مهم نیست و کسی نگران نیست . زیر ا که این دولت ها و رئیس جمهورها که مورد انتقاد قرار میگیرند یک گروه اپوزیسیون که سی سال جنگیده است و رنج برده است و کشته داده است و درراه هدفش تا این نقطه ایستادگی کرده است نیستند . زیرا ان دولت ها و حزب ها یک رئییس جمهور هم که خراب بشود و برود دنبال کارش یکی دیگر دارند به جایش بگذارند نه مثل مردم فلک زده ایران که هیچ چیزی دیگر ندارند و هیچ کسی هم ندارند که برایشان بجنگد به جز تعدادی انگشت شما ر گروه ها ی اپوزیسیون و تنها یک تشکیلات بزرگ و منظم و با اعتبار جهانی که پشتوانه حرکت و جنبش شان هست و باید باشد و نباید از دست برود . اگر این را درک نمیکنید شعور سیاسی تان بشدت پائین است و بشدت نادان و احمق هستید . ای کمپین سازانی که نوشته اید ما با اندیشه سیاسی کسی کار ی نداریم که اتفاقا هم کار دارید و میخواهید سر به تن این اندیشه سیاسی نباشد زیرا که کر دسته جمعی که همیشه همه تان با هم خوانده اید از مصرع اولش مرگ بر ان تشکیلات و مرگ بر رهبری آن تشکیلات و مرگ بر مبارزه را بخوبی همه دریافته اند و اصلا نیاز به پوشاندنش را هم ندارید که اظهر من الشمس است . کسی که نداند که یک مبارز که بیش از سی سال جنگیده است چیزی به غیر از اندیشه سیاسی اش دیگر ندارد و اساسا همه وجودش بدل به یک اندیشه سیاسی شده است . مسلما نمی فهمد که اگر مبارزی از اندیشه سیاسی خودش و ظرف سیاسی خودش جدا شود دیگر وجود خارجی نمیتواند داشته باشد و میشود یک انسان بیچاره ای که دردنیا یی غریب آواره است و دیگر تمام آثار جراحت های روی بدنش از یک نبرد بی امان سی ساله هم ارزشی ندارند و جایی حساب نمیشوند همانطور که وقتی لیوان آبی را برزمین بریزید قطر ه ها هرکدام به گوشه ای پخش میشوند و بخار میشوند و محو میشوند. ای کسانی که دادو بیدادتان درآمده است که چرا دیگران شما را شماتت میکنند که معرکه گیری هایتان همه درجهت منافع جمهوری اسلامی و خواست جمهوری اسلامی است و به همین دلیل هم در سایت ها و خبرگزاریهای جمهوری اسلامی برایتان دنبک و دستک میزنند و رقص عربی میکنند دلیل این شماتت ها و اعتراض ها این است که شما دارید به اسم نجات افراد ،زیرآب تشکیلات و اعتقادات و مقدسات آنها را میزنید . دارید انها را تحقیر میکنند، دارید بصورت های زخمی و مجروح و رنجورشان لجن می پاشید با این عبارت که نمیخواهیم مورد معامله این و آن قرار بگیرند تبدیلشان کرده اید به بچه های عقب مانده و یا یتیم که از خودشان هیچ اعتقادی و هیچ قدرت و شخصیت انسانی که بدانند چه خوب است و چه بد است ندارند و نشسته اند تا کمپین سازانی که هیچ جایی پیدایشان نیست و سال به سال درصفحات اینترنتی شان چیزی پیدا نمیشود به جز چند ترانه و عکس و جک یک مرتبه وقتی جنازه ها به زمین می افتد و پیکرهای له شده و خون آلود درزیر آوار ظلم جمهوری اسلامی تکه پاره میشود و دلاورانی درخون خود غرقه میشوند و میرود که این ظلم آشکار و این جنایت و بیداد بی نهایت تلخ و وحشی و گستاخ دامن ننگین جمهوری اسلامی و عراق و آمریکا و سازمان ملل را بگیرد و همه کانال های تلویزیونی جهان فیلم هایش را نشان میدهند و همه دولت ها آنرا محکوم میکند و همه جهان بصورت های جنایتکاران تف می اندازند یک مرتبه این کمپین سازان دلسوخته مثل جن از چراغ جادوی علاءالدین فیس بوک و دیگر سایت ها سربرمی آورند و درکنار انواع فحش ها و دری وریهاو طعنه ها ونیش ها و تحقیر ها ی نوچه هایشان فرشته نجات همه خلق جهان را برشانه هایشان بگذارند وحلوا حلوا یش کنند که میخواهند مجاهدین را از لیبرتی نجات دهند و کاری با عقاید سیاسی شان هم ندارند !!! ای عجب چرا کاری ندارید. جان عمه تان حتما کار داشته باشید . مگر میشود که کاری نداشته باشید در دموکراسی غربی همه به همه چیز و همه کس کاردارند و رئیس جمهورها را هم مسخره میکنند شما چرا نکنید ؟؟؟.و البته درکنارش هم تهدید پشت تهدید که اگر کسی اعتراض کند ما هم حرف زیاد داریم که میزنیم . و چنین میکنیم و چنان میکنیم .
و ای عجب که وقتی هم آثار و تبعات خرابکاری خود را درسایت ها و خبرگزاریهای جمهوری اسلامی می بینند بازهم به روی مبارک و ریش وسبیل مبارک نمی آورند و همچنان براسب پررویی و خود بینی خود می تازند . در هرحال اگر می پرسید که چرا نمیتوانید لجن به سر و روی یک عده رزمنده که سی سال جنگیده اند و دلاوری کرده اند و درده ها عملیات ضد جمهوری اسلامی شرکت داشته اند و بر هرعضو بدنشان آثار زخم های زندان ها و شکنجه گاه های گاها دو نظام و عملیات ها و جنگ ها نظامی بر جا مانده است و هنوز هم با رشادت تمام برسر اعتقادات خود ایستاده اند و با دست خالی و تنها با خون شان و جسدشان دارند همچنان می جنگند باید بگویم زیرا که اینها دولت درقدرت نیستند زیرا که رئیس جمهور آمریکا نیستند که از میان دنیای خوشی و لذت و قدرت و مقام درامده باشد و حالا که رئیس جمهور شده است هم همان ثروتمند قبلی است و میشود هرلیچاری را بارش کرد و مساله ای هم نیست زیرا وقتی برود یکی دیگر مثل اش هست . نخیر نمیتوانید برسر وروی ر زمندگان آزادی در لیبرتی یا هرجای دیگری لجن بپاشید و زبان وقلم زهرآگین آلوده خیانت بارتان را که دیگر کمترین اثری از خلق و انقلاب و مردم و مبارزه و جوانمردی و حداقل لوطیگری روستایی هم درآن نیست در خدمت جمهوری اسلامی و برعلیه آنها بکار بگیرید . زیرا که آنها دراپوزیسیون هستند و نه درقدرت . زیر ا که آنها چریک اند و نه رئیس جمهور زیر که آنها سمبل های رنج و مقاومت مرد م ایران اند نه عضو دولت و برسر مال و منال وقدرت . زیر ا که آنها خواهران وبرادران و همسنگران ما هستند و بوده اند و دوستان ما بوده اند و هستند . زیرا که ما سالها بر سر مزارهایشان گریسته ایم و اجساد آغشته به خونشان را بدرقه کرده ایم . زیرا که حتی بادیه نشیننان هم این را می فهمند که وقتی برسر سفره کسی نشستند و نان و نمک خوردند به او تعرض نمی کنند به او بی احترامی نمی کنند . اورا به دشمن نمی فروشند . از او حمایت میکنند .و وقتی هم دشمن به چادرشان حمله کند جان خودشان را هم فدای مهمانشان میکنند . لجن پاشیدن بر سر وروی مجاهدین خلق به هراسمی با هرقلمی و بهرشکلی چه شاعر باشید چه نویسنده باشید چه خانم خانه دار باشید چه رئیس جمهور بورکینا پاسا باشید جواب دارد و اعتراض دارد و کسی دیگر تحمل این هرزه گویی ها را بخصوص وقتی جنازه های انسان های بی دفاع جلوی چشم های اشکبار خونین و تکه تکه شده ریخته اند ندارد . اگر شیر فهم نشدید که چرا اعتراض وفریاد همه برعلیه شما ها بلند است بگوئید تا بازهم بنویسم
۴ نظر:
افرادی که انتقاد را دشمنی میپندارند، دوست نیستند بلکه دشمن واقعی هستند. تا کِی ما باید اشتباهات مهلک رهبران سیاسی را مالهکشی کنیم و آنها را در جایگاه خدایی قرار دهیم. متاسفانه در فرهنگ سیاسی عقبمانده ما، رهبران سیاسی مجازند که هر تصمیمی بدون توجه به تبعات آن برای اعضای یک سازمان بگیرند و دهان منتقدین دلسوز را گِل بگیرند. ابن ره که رهبری مجاهدین و حواریون متعصبش میروند نه تنها به مبارزه بر علیه آخوندهای آدمخوار کمکی نمیکند بلکه به اتلاف نیروهای صادق منتهی خواهد شد.
سهراب
جناب سهراب یا اسماعیل هوشیار دیگر همه میدانند که شما یکی شمشیررا از رو بسته اید و نوشته هایتان به تنها مذاقی که خوش می آید مذاق محسنی اژه ایست دیگر شما نمیخواهد پز دموکراسی بدهید و درمورد رهبران سازمان مجاهدین گله وشکایت کنید . آنهایی که هنوز مجاهدند و عضو سازمان مجاهدین هستند کسانی هستند که با این رهبری پیمان بسته اند و صدبار قسم خورده اند که کنارش باشند و ربطی اصلا به شما ندارند که بخواهید درموردشان قضاوت کنید- منوچهر صادقی
آقای سهراب خود شما الان تلف شده اید یا هنوز هستید و بگوئید که چه میکنید و چه دسته گلی برسر مردم ایران زده اید که میخواهید دیگران هم راه شما را درپیش بگیرند . یک عده هستند که میخواهند بجنگند حتی دست خالی بقول هموطنان آذریمان ترا سننن ؟ معصومه - الف
راستش را بخواهید بعضی ها مثل همین گربه کنار صفحه لای کتابهایشان خوابیده اند . بعضی ها ولی خواب از چشمشان پریده است و هنوز هم دست ازمبارزه برنداشته اند . این اختلاف کسانی است که میخواهند درسنگر بمانند و کسانی که از سنگر رفته اند درداخل قفسه کتابها خفته اند . فرق همین است . یوسف - ا
ارسال یک نظر