یکشنبه، دی ۱۵، ۱۳۸۷

ایرج میرزا.خطاب به قمه زنان


ایرج میرزا
خطاب به قمه زنان در ایام محرم و ذم قمه زنی
بیچاره چه می کشی خودت را// دیگر نشود حسین زنده
کشتند و گذشت و رفت و شد خاک// خاکش علف و علف چرنده
من هم گویم یزید بد کرد// لعنت به یزید بد کننده
اما دگر این کتل مثل چیست// وین دسته خنده آورنده
تخم چه کسی برید خواهی// با این قمه های نا برنده
آیا تو سکینه یی که گویی //سو ایستمبرم عمیم گلنده
کو شَمر و تو کیستی که گویی// گل قویما منی شمیر النده
تو زینب خواهر حسینی// ای نره خَر سبیل گنده
خجلت نکشی میان مردم// از این حرکات مثل جبده
در جنگ دو سال قبل دیدی// شد چند کرور نفس رنده
از این همه کشتگان نگردید// یک موی ز تخم چرخ کنده
در سیزده قرن پیش اگر شد //هفتادو دو سر ز تن فکنده
امروز چرا تو میکنی ریش// ای در خور صد هزار خنده
باور نکنی بیا ببندیم// یک شرط به صرفة برنده
صد روز دیگر برو چو امروز// بشکاف سر و بکوب دنده
هی بر سر و ریش خود بزن گِل// هی بر تن خود بمال سنده
هی با قمه زن به کلة خویش// کاری که تبر کند به کنده
هی بر سر خود بزن دو دستی// چون بال که میزند پرنده
هی گو که حسین کفن ندارد// هی پاره بکن قبای ژنده
گر زنده نشد، عنم به ریشت// گر شد عن تو به ریش بنده

۲ نظر:

ناشناس گفت...

خیلی بی ناموسی -البته تخم حروما که ناموس ندارندهم شاعرتم تخم حرومه و همجنین تو که شعر این ملعون رو گذاشتی که بدتر از اونی

ناشناس گفت...

در جواب ناشناس عزیز بیتی دیگر از دیوان ایرج میرزاست که میگوید:
به ایران تا بود ملا و مفتی
به روز بد تر از اینهم بیفتی
این بیت را ایرج میرزا حدود یک قرن پیش گفته و امروز می بینی او آنچه را در خشت می دیده تو هنوز در آئینه هم نمی توانی ببینی