اوت 26, 2013
پیام یک کتاب و دو استعفا- فرهاد کوهستانی
بعد از استعفا آقایان قصیم و روحانی حدود سه ماه
پیش، و بخصوص بعد از انتشار، کتاب تحلیلی و انتقادی آقای ایرج مصداقی، موجی
از برخورد های احساسی از جانب هوداران سازمان مجاهدین خلق، در ارتباط با
این استعفا، و کتاب آقای ایرج مصداقی، در فضای مجازی، به راه افتاد.
دامنه ی این برخوردهای احساسی، در بهترین حالت،
با صفت «خیانت و وقاحت» تعریف شد. همانگونه که در بیانیه تفصیلی شورای ملی
مقاومت به چشم می خورد. و در بدترین حالت، خطاب قرار دادن طرف مقابل با
رکیک ترین جملات، و حتی با تهدید به مرگ، لشکر پنهان، اصحاب بیت مقام معظم
رهبری را ، به عرصه جدید کارزار وارد کرد.
کتاب آقای مصداقی، وانتقاد آقایان قصیم و روحانی یک پیام مشترک دارد، و یک پاسخ را طلب می کند.
سئوال این است: ما بعنوان هواداران و فعالین این
جنبش، با دادن جان و مال و شرف و ناموس سیاسی و اجتماعی خود، وارد عرصه
مبارزه با فاشیزیم مذهبی درچارچوب یک برنامه ای مشخص شدیم. ولی گردش کار
سیاسی، این تشکل مارا از اهداف اصلی خود خارج ، و مبدل به ابزار دست رهبری،
برای اهداف سکتاریستی خود کرده است.
چرا بعد از اتمام جنگ بین ایران و عراق، و به
انتها رسیدن یک خط سیاسی- استراتژیک، به جای انتقاد از یک خط و تحلیل غلط
از شرایط، فرار به جلو کرده، طی یک عملیات که شکست اش ازقبل، قابل پیش بینی
بود، 1300 نفر را کشته وتعداد نامعلومی را مجروح کردید؟
در سال 1378، وپس از پایان جنگ ایران و عراق، چه
عاملی تغییر کرد، و چه خطی با شکست مواجه شد. هنوز هیچ پاسخ مشخصی از جانب
رهبری نارسیست مجاهدین، داده نشده است، جز همان تحلیل های مدار بسته، که
فقط حوارین دستگاه رهبری مجاهدین را قانع می کند.
براساس کدام منطق، قابل پذیرش، بعد از سقوط رژیم
صدام حسین در سال 2003 ، خط ماندن در عراق را به قیمت از دست دادن جان
تعداد زیادی از ساکنان قرارگاه اشرف، همچنان حفظ کردید؟
حداقل پیامی که می شود از این وقایع اخیرا می شود دریافت کرد،
این است: پاسخ گویی، پاسخ گویی،و پاسخ گویی از جانب مسئول اول این اشتباهات
فاحش خطی و استراتژیک، شخص آقای رجوی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر