تمرکز بر نجات جانها از لیبرتی
فعلا خیلی مهم نیست که "ما" اعم از
مخالف و موافق چه می گوئیم، مهمتر از همه نجات جان انسانهایی است که در این معرکه
گیر افتاده اند.
نباید اصل قضیه را که فعلا روی میز است را گم
کرد. نباید اجازه داد نیتّ بدخواهان جامه
عمل بپوشد و بازی بر سر جان انسانها ادامه پیدا کند. نباید اجازه داد اذهان بیش از
آن چیزی که ضرورت دارد به سمت دیگری متوجه شود.
زمان برای زدن حرفها وجود دارد. بسیاری حرفها را
می توان هر زمانی دیگری هم مطرح کرد چرا که موضوع دیگری جز جان انسانها در معرض
خطر و "سوختن" نیست. "جریان حاکم" هیچ نقشی در هیچ کجا ندارد.
آمال و آرزوی آنها برای به بازی گرفته شدن توسط جهانخواران هم سرابی بیش نیست،
باور کنید که موضوع اصلا این مقولات نیست، اینها فقط حرفهای دهن پرکنی است که برای
فریب اذهان مطرح میکنند. اصل قضیه و تمام قضیه از نظر شازده این است که پای آن
انسانها به خارج از آن مهلکه نرسد، و همانجا آنها را با هزار نیرنگ و فریب و توطئه
نگهداشته و به کشتن دهد. او مرگ خود را در
رهائی آن جانها می بیند و و مرگ آنها را پایانی خوش برای خود بحساب می آورد و فکر میکند با پنهان شدن در پشت آن
خونها و علم کردن آن، می تواند صورت مسئله را عوض کرده و از زیر پاسخگویی اعمالش فرار
کند.
او بخوبی میداند که "پایان" خط است
والاّ که اینقدر بر ریخته شدن خونها اصرار نمی ورزید، اگر او کور سوئی از سوراخی دیگر برای فرار از این وضعیت میدید بی
گمان آنرا پی میگرفت. نتیجه همه کارها و اعمالش امروزه او را بصورت جلادّ "یاران" اش در
آورده، عاقبتی شوم که حتی کمتر جنایتکاری به چنین نقطه ای میرسد. باز هم میگویم که
وتاکید میکنم داستان ضحاکّ افسانه نبوده و نیست.
باید هر چه در توان داریم درمسیر نجات آن انسانها "مسخ" و "مسحور"
شده بکار بندیم. از موقعیت جدید پیش آمده و تعیین نماینده ای برای پیگیری انتقال نفرات
لیبرتی باید حداکثر استفاده را کرد. با نامه یا ملاقات یا دادن اطلاعات ضروری باید
به این روند یاری رساند. باید این خانم
نماینده را به اشراف رساند که "آنها"
"تروریست" نیستند، که انسانهایی در "بندند" دچار انواع
مغز شوئی ها در طی سالیان بوده اند، بطور واقعی نیازمند کمک هستند. نیاز به این
دارند تا وارد جامعه انسانی شده تا هویت خویش را باز یابند وهیچ خطری برای کشورها
نیستند.
لطفا این ارتباط و نامه نگاری را به دیگران
واگذار نکنید به هر وسیله و با هر زبانی و قلمی خودتان اقدام کنید، حرفی که از دل
بر آید لاجرم بر دل خواهد نشست.
از تمام شخصیت ها، گروهها و احزاب سیاسی یا
جمعیت ها درخواست میکنم در این امر تلاش کنند.
18 دی 92(08 ژانوی 14)
هادی افشار
saeidjamali@yahoo.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر