یکشنبه، شهریور ۱۱، ۱۳۸۶

آزادی خواهد آمد.سخنرانی در میدان تروکادرو پاریس

آزادي خواهد آمد
متن صحبت و شعر خواني در میدان تروکادرو در پاریس در سی ژوئن 2004
هم ميهنان گرامي
حكايت روشن است و دوستان پيش از من، به اندازه لازم گفتند. من همين قدر بگويم كه زبان از بيان اين جنايت عاجز است، كلمات تاب حمل محتوائي را كه بيانگر قتل عام هزاران زنداني مظلوم كه به جرم آزادي خواهي سالها سلول و شكنجه و شلاق را متحمل شدند و به دستور مشتي آخوند پفيوز و خونخوار دسته دسته قتل عام شدند ندارد. بايد روزي خروش انقلاب و غرش يكپارچه ملت از اين حكايت حرف بزند و بايد روزي كه اين رژيم با توفان خشم ملت ايران به زباله دان رهسپار شده، و آخوندها گورشان را گم كرده اند، هنر ملي ما و بويژه سينما و تلويزيون با سريالها و ساختن فيلمهائي مثل «فهرست شيندلر» از ماجرا پرده بردارد، در فردا، فردائي كه خواهد آمد. فردائي كه چه ما باشيم و چه نباشيم اين فردا فرا خواهد رسيد، ما به اين حقيقت شك نكرده ايم و نخواهيم كرد زيرا مبناي زوال در درون اين حكومت فاسد است، بوي تعفن و گند اين رژيم مشام عالمي را و بيش از همه مشام مردم ايران را مي آزارد، و شرط زوال آن توفاني است كه در وزيدنش ترديدي نيست. من سالها پيش، بيست سال پيش شعري نوشتم به نام «فردا» كه در يكي از مجموعه هاي شعر به نام « چهار فصل در طبيعت سوم» درج شده است، بيست سال از آن زمان گذشته و اين شعر باز هم از همان فردا سخن مي گويد. فرداي صلح و آزادي. فرداي انسانيت پس از امروز توحش و جنايت حكومت ولايت فقيه . برايتان مي خوانم.


فردا
فلوتي در فضا فواره خواهد زد
مردي از طارمي به خيابان خم خواهد شد
فاخته اي بر پيچكها آشيانه خواهد كرد
دستي كبريت خواهد كشيد
و سيگاري روشن خواهد شد
**

ابري از فراز ميدان عبور خواهد كرد
ماشه اي چكيده خواهد شد
اتومبيلي شتابان خواهد گذشت
قاتلي به كوچه بن بست خواهذ گريخت
و سربازي بر تصوير جلاد خواهد شاشيد.
**
پدر شمعداني ها را آب خواهد داد
مادر درب خانه را باز خواهد كرد
كودك تكه اي شيريني را گاز خواهد زد
سماوري خواهد جوشيد
و سجاده اي افكنده خواهد شد
**
پرچمي برافراشته خواهد شد
كسي كسي را خواهد بوسيد
كسي كسي را خواهد كشت
من با زخمي خواهم مرد
تو در بوسه اي متولد خواهي شد
آزادي خواهد آمد
آزادي خواهد آمد
آزادي خواهد آمد
.

هیچ نظری موجود نیست: